رفتن به روضه
دیروز عصر بعد از اینکه با هم دیگه لالا کردیم شما بعد از 3 ساعت از خواب بیدار شدید و باهم دیگه عصرانه خوردیم و رفتیم خونه مامان بزرگ(مامان بابایی) و شب هم بعد از اینکه شما شامتون رو خوردین رفتیم روضه اونجا خیلی پسر خوبی بودی و زیاد منو اذیت نکردی البته اول جلسه شما پیش باباجون بودی و اونجا هم بابایی میگه که پسر خوبی بودی و واسه خودت نشسته بودی بعد از جلسه که رفتیم خونه شما تازه بازیت گرفته بود و دلت میخواست باهات بازی کنیم و باباجون با اینکه خسته بود ولی باهات بازی کرد و تو هم کلی خندیدی و بعدش به خواب رفتی الهی که من فدات بشم انشالله همیشه خنده رو لبات باشه گل من ...
نویسنده :
مامان علی اصغر
8:23