دوست
توي ماشين بغل من نشستي و مادر جون ازت ميخواد كه بري بغلش بشيني
علي اصغر بيا بغل مادر جون .... نه بغل مامان
علي اصغر بيا بهت شكلات بدم
از بغل من خودتو دراز ميكني تا شكلات رو بيگيري اما بغل مادرجون نميري
مادرجون: اول بيا بغلم بعد بهت شكلات بدم
بي خيال شكلات ميشي و ميگي : نه من مامان دوس دالم
و من هزار بار بوسه بارانت ميكنم و عشق ميكنم
كه تو مرا حتي به شكلات مورد علاقه ات عوض نكردي
دوستت دارم عزيز دلم
شكرت خداي عزيزم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی