علی اصغرعلی اصغر، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 18 روز سن داره

بهار در پاییز

آزمایش

1394/4/15 17:17
339 بازدید
اشتراک گذاری

چند وقتی بود که دائم از دل درد شکایت می کردی واسه همین بعد از معاینه خانم دکتر قرار شد یک چکاب کامل بشب و واست آزمایش نوشت

تقریبا نیمه های ماه مبارک رمضون بود که بعد از اداره با بابایی رفتیم به سمت آزمایشگاه

اولش فکر میکردم موقع خون گرفتن اذیت بشی و گریه کنی بهت گفتم میخوام ازت خون بگیریم اصلا ببینیم خونت چه رنگیه !! نکنه آبی باشه ... و تو که عاشق رنگ قرمز ... نه من دوست دارم خونم قرمز باشه و کمی کشتاق بودی تا زودتر ببینی رنگ خونت چه رنگیه!!

حتی خانم دکتر که خون میگرفت واسه این که تو نترسی بهت گفت رو تو بکن به اون سمت تا نبینی سوزن تو دستت میکنن ... ولی تو گفتی میخوام ببینم خونم چه رنگیه ... در هر صورت چون خود من هم نمیدوستم که تو چه برخوردی خواهی داشت صورتت رو برگردوندم تا دستت رو نبینی ... خدا رو کشر تو مثل یک مرد قوی اصلا بهونه نگرفتی و گریه نکردی تی یک آخ کوچولو هم نگفتی

آخرش پرسیدی خونم چه رنگی بود ؟ . ازا ینکه خونت قرمز بود خیلی خوشحال شدی

بعد از خون گرفتن نوبت نمونه گیری ها بود که همه اونا رو هم به نحو احسن تحویل آزمایشگاه دادیم

بعد از یک هفته جواب آزمایشگاه رو تحویل گرفتیم و به دکتر نشون دادیم که خوشبختانه چیزیت نبود و سالم سالم بودی

این صبر و بردباری تو وقتی که مریض هستی یا وقتی به دکتر میریم فوق العاده است

خدای مهربون هیچ بچه ای بیمار نشه و همه سالم و سالم باشند ... انشااله

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)