علی اصغرعلی اصغر، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 7 روز سن داره

بهار در پاییز

ماهی قرمز کوچولو

1396/1/8 12:37
280 بازدید
اشتراک گذاری

فصل بهار که میاد طبق سنت و روال همه سالها ماهی قرمزهای کوچولو مهمون چند روزه خونه ها میشن اما چه حیف که عمرشون خیلی کوتاهه 

دو ، سه روز مونده بود به عید با بابایی رفتی و خودت دوتا ماهی قرمز واسه خودت انتخاب کردی .... دوستشون داشتی هر روز صبح که بیدار میشدی میرفتی سراغشون بعد سلام و صبح بخیر کلی نگاهشون میکردی

تا اینکه اون وقتی که منتظرش بودیم شد اما خدا رو شکر که خواب بودی و ندیدی که یکی از ماهی هات روز سوم عید مرده البته وقتی بیدار شدی که دیدی یکشیون نیست خیلی غصه ات شد اما انگار دلت خوش بود به اون یک دونه ماهی که مونده که اونم دو روز بعدش وقتی وقتی از بیرون به خونه رسیدیم دیدیم روی آب اومده و متاسفانه تو هم دیدیش ... کلی گریه کردی ... من و بابایی هر چی تلاش کردیم نتونستیم ارومت کنیم تا اینکه بابایی فکری به ذهنش رسید ... حالا که ماهی کوچولو مرده بیا باهم بریم توی باغچه حیاط دفنش کنیم

این کار انگار کمی راضیت کرد اما از گریه هات کم نکرد تا اینکه شکر خدا برامون مهمون اومد و یادت رفت اما صبح که از خواب پاشدی رفتی سراغ باغچه بیل کوچولوت رو برداشتی و خاک ها رو زیر و رو کردی تا ماهیت رو پیدا کنی اما از ماهی خبری نبود سراغش رو از من گرفتی دلم نیومد بگم حتما مورچه ها خوردنش

گفتم حتما رفته پیش اون یکی دوستش و خلاصه یک جوری حواست رو پرت کردم

الهی مامان قربون اون دل نازک و احساساتت بشه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)