رفتن مادر جون به مشهد
الان که دارم برات می نویسم تا سه ساعت دیگه مادر جون از طرف مسجد محلمون به همراه خاله فاطمه باهم میرن به مشهد و ما رو تنها می ذارن البته باز خدارو شکر که فردا باباییت تعطیله و وقتی من سرکارم میتونه از تو مراقبت کنه و انشالله اونا هم تا شنبه میان
دلم برات خیلی تنگیده جوجه کوچولوی مامان منم امروز یک ساعت زودتر میام پیشت تا باهم دیگه مادرجونو بدرقه کنیم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی