روزهای با هم بودن
این دو روز تعطیلی اولین روزهایی بودش توی سال جدید که ما با هم به تفریح می رفتیم
یعنی امسال اولین سالی بودش که تو راه می رفتی و لذت میبردی از طبیعت – از بهار زیبا- از کنار هم بودنمون
خلاصه این دو روز رو که با هم به خارج از شهر و به طبیعت اطراف رفتیم تو حسابی ذوق می کردی و خوشحال بودی
از این که توی بیابون ها خودت می تونی راه بری و دستت رو هم به هیچ کس ندی
توی راه اگر زباله ای رو میدیدی اَه اَه می گفتی و تا چشمت به آب می افتاد اشاره میکردی و میگفتی باب (یعنی آب) و هر حیوانی رو که میدیدی تقلید صداشو در می آوردی و .........
گاهی هم اینقدر اعتماد به نفست زیاد می شد که از تپه ها هم میخواستی تنها بالا بری
و این دو روز به من از تو بیشتر خوش گذشت چون با تو بودم، کنارت بودم . لذت بردم ... لذتی شیرین
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی