علی اصغرعلی اصغر، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 18 روز سن داره

بهار در پاییز

اون قدیما ....

1393/11/26 14:00
474 بازدید
اشتراک گذاری

یادم میاد اون قدیما وقتی مریض میشدیم و با مامانمون به دکتر می رفتیم ما فقط می نشستیم و دکتر معاینه میکرد و این مامان بود که به جای ما حرف می زد که کجامون درد می کنه و ...

اما حالا...

دیروز رفتیم پیش خانم دکتر برای معاینه چون حسابی سرما خورده بودی ...بعد از اینکه نوبت ما شد و درب اتاق خانم باز شد شما همینطوری سرتو انداختی پایین و رفتی توی اتاق دکتر و ما پشت سرتون

من فقط گفتم سرما خورده و احساس میکنم گلوش چرک داره که خانم دکتر بعد از معاینه گفت بله سینوساش چرک برداشته ... خودت پا شدی رفتی روی ترازو تا وزنت رو  دکتر دکتر بگیره و بعدش به خانم دکتر میگی که خانم دکتر برام آمپول ننویسی... شربت تلخ هم ننویسی ... خانم دکتر با خنده ای که همیشه روی لب داره بهت میخندید و طبق معمول شما دو نفر با هم حرف میزدید و ما شنونده بودیم 

از خوراکی هایی که باید بخوری و نخوری

از عکس های روی دیوار و میز خانم دکتر

و ...

خدایا توی این هوای سرد زمستونی مراقب گلهای بهاریمون باش

پسندها (3)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

غزل , باباییش
2 اسفند 93 12:30
سلام گلم رمز کدوم مطلبم رو نتونستی باز کنی ؟؟؟
مامان علی
2 اسفند 93 16:17
دوره زمونه عوض شده بچه های الان ماشاالله استقلال خاصی دارند انشااله زودی خوب بشه و تنش سالم باشه
مامان علی اصغر
پاسخ
انشااله همه بچه ها تنشون سالم باشه ممنون خانومی
مامانی عرفان گلی
3 اسفند 93 11:55
سلام خوبی عزیزم علی اصغر چه طوره ؟ اره عرفان گلی من هم الان تو سه نوبته که هی مریض میشه و خوب میشه باز دوباره ... انشائ الله که خدا حافظشون باشه ... علی اصغرو هم ببوس و مواظبش باش
مامان علی اصغر
پاسخ
الان که خدا رو شکر بهتره فصل بدی شده باید خیلی مواظب بود انشااله عرفان گلی جون هم زود زود خوب بشه ...