دَدَدِ
بعد از چیدن سفره هفت سین و گذاشتن سکه ها توی ظرف کلمه ای را تکرار میکردی و به اون اشاره می کردی که هنوز کامل متوجهش نمیشدیم بالاخره بعد از کمی تامل و تکرار بی نهایت تو برای دَدَدِ فهمیدیم که منظورت سکه است سکه ها را به دستت میگیری و تکرار میکنی دَدَدِ و این یعنی صدقه و به دنبال صندوق صدقات میگردی که پولها را درونش بیندازی و هر جای دیگر اگر پولی یا سکه ای رو ببینی یا حتی اگه توی خیابون صندوق صدقات رو ببینی دَدَدِ میخوای و پول رو توی دستت مچاله میکنی تا بندازیش توی صندوق صدقات و این نیز ما را شگفت زده کرد ... مثل روزهای پسین و پیشین دیگر بارالها هر آنچه دارم صدقه باشد پسرم سالم بماند ...