مثلاً
جدیدا یاد گرفتی و میگی .. مثلاً
- مثلاً این بلند دو (بلندگو)... چون عاشق میکروفون و بلندگو هستی هر چیزی که شبیه میکروفون باشه میگری دستت و میخونی
- مثلا من دُترم (دکترم)... شروع به معاینه میکنی
- مثلا این پیچ دوشدیه (پیچ گوشتیه)... همون طور که قبل تر ها هم گفته بودم عاشق پیچ گوشتی و این جور چیزها هستی و هر چیزی که شبیه اون باشه رو پیچ دوشدی صدا می زنی
- مثلا من طاطاام(محمد طاها پسر عمو ابوالفضل)...
-نقاشی میکشی البته نقاشی که نیست ... خط خطیه ... و بعد میگی مثلا این ... ابوبوسه ، مثلا این... عباسه(پسرعمه)
با هم بازی می کنیم و تو به قول خودت برای من غذا می آوری و میگویی ... مثلا اذا (غذا)... بخور مامان ... مثلا آبم می دهی و ... خیلی مثلا های خیالی دیگر .
من عاشق این مثلا هایتم علی اصغرم
خدایا شکرت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی