عمو نوروز
آخرین شب 29 اسفند 93 بود برات داستان عمو نوروز و خاله بهار رو گفتم گفتم وقتی بخوابی خاله بهار میاد ... عمو نوروز میاد ... عمو نوروز با خودش یک عالمه هیده و عیدی داره ... شبکه بچه ها میخوابن یک هدیه خیلی قشنگ میذاره کنارشون تا صبح که بیدار بشن تو با این افسانه ای که برات گفتم خوابیدی به امیدی که عمو نوروز میاد صبح من اول از همه بیدار شدم و شدم عمو نوروز هدیه ای که از قبل با بابایی تدارک دیده بودیم رو گذاشتم کنار سفره هفت سین و بیدارت کردم گفتم علی اصغرم بیدار شو بهار شده عمو نوروز اومده فک کنم این هدیه هم برای تو گذاشته اینجا پاشو بازش کن ببین مال تو هستش یا نه؟ با ذوق فراوون از خواب بیدار شدی و رفتی کنار هفت سین .....
نویسنده :
مامان علی اصغر
10:17